وقتی کودک بودیم، بسیاری از کتابهای مشهور نجوم آن زمان توصیه میکردند که با دوربین دوچشمی شروع کنیم. من این دوربینها را امتحان کردم ولی خیلی زود به تلسکوپ جذب شدم. در حقیقت، تنها در سالهای اخیر از دوربینهای دوچشمی دستی برای مطالعه نجوم استفاده کردهام و از آن لذت بردهام.
شکی نیست که زیر یک آسمان پرستاره تاریک، ستارهشناسی با یک جفت دوربین دوچشمی دستی ساده یکی از لذتبخشترین راهها برای لذت بردن از این علم است، یعنی ساده و بیدردسر. اگر بهجای چشم غیرمسلح از دوربین دوچشمی استفاده کنید، زیبایی کل آسمان را بهتر درک خواهید کرد. سوال این است که کدام دوربین دوچشمی را باید انتخاب کنید؟
پاسخ این سوال تا حدودی دشوار است و در انجمنهای آنلاین مطالب زیادی درباره آن نوشته شده است. بعضی از آنها توصیههای خوبی ارائه میکنند و بعضی دیگر کاملا به درد نخور هستند. با ما همراه باشید تا با نکاتی که باید هنگام انتخاب دوربین دوچشمی دستی برای نجوم در نظر بگیرید، آشنا شوید.
بیشتر دوربینهای دوچشمی دستی برای تماشای پرندهها طراحی شدهاند نه نجوم. یک دوربین دوچشمی پرندهنگر خوب معمولا برای مطالعه نجوم نیز خوب است، ولی در بعضی موارد ویژگیهای ضروری متفاوت هستند. مثلا بسیاری از دوربینهای دوچشمی پرندهنگر، ضدآب هستند ولی این ویژگی برای نجوم ضروری نیست (اگرچه اگر دوربین را به طور تصادفی روی چمن خیس بگذارید، ممکن است ضروری باشد).
یک دوربین دوچشمی پرندهنگر خوب نیاز به فوکوس سریع دارد، ولی این ویژگی نیز برای نجوم ضروری نیست. برای استفاده در روز به ندرت عدسی شیئی بزرگتر از ۳۰ تا ۴۰ میلیمتر نیاز دارید. عدسی بزرگتر صرفا هدر میرود، زیرا مردمک چشم منقبض میشود و عدسی بزرگتر را میپوشاند (تیره میکند).
با این حال، هنگام ستارهشناسی در تاریکی شب، مردمک چشم بزرگتر میشود. بنابراین میتوانید از نور اضافی جمعآوریشده توسط عدسی بزرگتر بهرهمند شوید. اما دوربین دوچشمی برای نجوم چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
برای شروع، دو ویژگی اصلی دوربین دوچشمی را در نظر میگیریم، یعنی اندازه عدسی شیئی و بزرگنمایی. اندازه دوربینهای دوچشمی معمولا به عنوان بزرگنمایی ضربدر اندازه عدسی شیئی بر حسب میلیمتر عنوان میشود. مثلا ۵۰ × ۱۰ به معنای لنز ۵۰ میلیمتری با بزرگنمایی ده برابر است. دوربینهای دوچشمی دستی در اندازههای مختلف بین ۲۰ × ۸ و ۶۰ × ۲۰ عرضه میشوند.
غیر از نگاه کردن به ماه، هیچ دوربین دوچشمی با عدسی کوچکتر از ۳۰ میلیمتر برای نجوم کاربرد زیادی ندارد و ۴۰ تا ۵۰ میلیمتر بهتر است. عدسیهای در محدوده ۵۰ تا ۶۰ میلیمتر ممکن است دوربین دوچشمی را به قدری سنگین کنند که نگه داشتن طولانی مدت آن سخت شود. با این حال، از نظر فراهم کردن تصاویر روشنتر و ستارهها و سحابیهای کمنورتری که میتوانید ببینید، ارزشش را دارد.
قدرت جمعآوری نور تابعی از مساحت عدسی است. بنابراین عدسی ۵۶ میلیمتری (تقریبا بزرگترین عدسی که در دوربینهای دوچشمی دستی وجود دارد)، دو برابر بیشتر از عدسی ۴۰ میلیمتری نور را جمعآوری میکند.
از نظر بزرگنمایی، ×۷ قدرت توصیهشده برای نجوم بود و یک دوربین دوچشمی خوب با این بزرگنمایی تصویر گسترده و ثابتی را فراهم میکند. در آسمان مدرن آلوده به نور امروزی، بزرگنمایی ×۷ و حتی ×۸ کافی نیست و روشنایی آسمان ناشی از نورهای شهری را برجستهتر میکند، مگر اینکه در جای بسیار تاریکی زندگی کنید.
این توان پایین همچنین یافتن اجرام کوچکتر در اعماق آسمان مثل سحابیها و خوشههای کروی را که به راحتی با بزرگنمایی ۱۲ برابر پیدا میشوند، دشوار میکند. بزرگنمایی ۱۰ برابر و بالاتر تصویر بسیار دقیقتری از ماه را ارائه میکنند.
بزرگنمایی ۱۲ برابر حداکثر قدرتی است که بیشتر افراد میتوانند بدون لرزشهایی که باعث تار شدن تصویر میشوند، به راحتی استفاده کنند. اگر دست قوی و ثابتی دارید یا میتوانید به دیوار یا ماشین تکیه دهید، شاید بتوانید بدون مشکل از دوربین با بزرگنمایی ۱۵ برابر استفاده کنید. هر دستگاهی با بزرگنمایی بالاتر از ۱۵ برابر نیاز به نوعی نصب دارد.
به طور خلاصه، ۵۰ × ۱۰ گزینه ایدهآل برای افراد مبتدی است. با گذشت زمان ممکن است متوجه شوید که تلاش بیشتر برای استفاده از ۵۰ × ۱۲ یا ۵۶ × ۱۵، برای دیدن تصاویر واضحتر ارزشش را دارد.
برای اطلاع از مقاله خورشید چقدر داغ است؟ روی لینک کلیک کنید. |
اندازه مردمک خروجی یک دوربین دوچشمی، تصویر گرد کوچک و روشن از شیئی که در چشمی میبینید، صرفا اندازه عدسی تقسیم بر قدرت است.
بنابراین، در یک دوربین ۵۰ × ۷ (اندازهای که در بیشتر کتابهای قدیمی توصیه شده است)، قطر مردمک خروجی حدود ۷ میلیمتر است. این یک مشکل است، زیرا فقط مردمک افراد جوان میتواند به این اندازه باز شود. مردمک افراد مسن معمولا بین ۵ تا ۶ میلیمتر باز میشود. بنابراین، اگر بالای چهل سال هستید و دوربین ۵۰ × ۷ را بخرید، عملا دیافراگم را هدر میدهید. تصویر دوربین دوچشمی ۴۰ × ۷ به همان اندازه روشن بهنظر میرسد.
میدان دید بزرگتر قطعا بهتر است (۶۰ درجه یا بیشتر)، ولی از میدان دید بسیار گسترده اجتناب کنید. زیرا اغلب اعوجاج زیادی در لبهها مشاهده خواهید کرد. بعضی از دوربینهای دوچشمی پرندهنگر کمی انحنای میدان دید دارند تا حرکت پانورامایی راحتتر شود. این ویژگی برای نجوم ایدهآل نیست، زیرا میدان دید صاف تماشای اجرام دورتر را مثل میدانهای ستارهای رضایتبخشتر میکند.
میدان دید باریک صاف روشن برای نجوم بهتر از میدان دید منحنی گسترده و کمنور است. با این حال، در نظر داشته باشید که بزرگنمایی زیاد و میدان دید خیلی کوچک ممکن است تصویر بسیار کوچکی از آسمان را نشان دهد و پیدا کردن اجرام را سخت کند.
در مجموع، میدان دید متوسط حدود ۶ درجه در یک دوربین دوچشمی با بزرگنمایی ۱۰ برابر، برای نجوم بهترین گزینه است. بعضی از مدلهای ویژه، مثل EL سواروسکی ۵۰ × ۱۲ میدان دید بزرگتری دارند ولی همچنان نمای گسترده و اصلاحشدهای از کل میدان فراهم میکنند.
تسکین چشم میزان فاصله پشت عدسی چشمی است که تصویر در آن شکل میگیرد. تسکین چشم کوتاه به این معنی است که باید چشمتان را به عدسی چشمی بچسبانید. این نقطه ضعف بسیاری از دوربینهای دوچشمی قدیمی با چشمی ساده (نوع کلنر) است. اگر از عینک استفاده میکنید، باید دوربینی با فاصله راحتی چشم مناسب انتخاب کنید. برای افراد عینکی، فاصله راحتی چشم ۱۴ میلیمتری حداقل و ۱۶ میلیمتری بهتر است.
توصیه میکنیم قبل از خرید دوربین دوچشمی آن را امتحان کنید، به ویژه در رابطه با فاصله راحتی چشم، اندازه یک میلیمتر ظاهرا بین تولیدکنندگان مختلف بسیار متفاوت است! دوربینهای دوچشمی با فاصله راحتی چشم زیاد به کاپ چشمی نیاز دارند تا افراد عینکی (کاپ بستهشده) و غیرعینکی (کاپ بازشده) بتوانند به راحتی از آنها استفاده کنند. استفاده از کاپهای چشمی قابلتنظیم با دکمه بسیار سادهتر از نوع قدیمی تاشو لاستیکی است.
کیفیت تصویر خوب بسیار مهم است. یک آزمایش آسان برای سنجش کیفیت کلی مشابه تلسکوپها، فوکوس است. بهترین فوکوس باید به راحتی قابلدستیابی، واضح و مشخص باشد. اگر مدام برای فوکوس کردن مشکل دارید، بهتر است یک دوربین دیگر بخرید.
دوربینهای دوچشمی مدرن باید پوشش چندلایه داشته باشند. لایههای بیشتر باعث میشود نور بسیار بیشتری به چشم منتقل شود و این تفاوت زیادی برای نجوم ایجاد میکند.
یک نور روشن را روی عدسی منعکس کنید. انعکاس باید بنفش یا سبز کمرنگ به نظر برسد و بهترین پوششها باعث میشوند لنزها تقریبا ناپدید شوند. حالا داخل لولهها را نگاه کنید. بهترین دوربینها شیارهای تیغهای یا رنگ مشکی بسیار مات دارند تا بازتابهای ناخواسته را حذف کنند.
دوربین دوچشمی را به سمت یک منبع نور قوی مثل چراغ خیابان یا ماه بگیرید تا بازتابهای داخلی را که آزاردهنده هستند و کنتراست را کاهش میدهند، بررسی کنید. اگر تصویر رنگپریده شد یا بازتابهای قوی (ارواح) ظاهر شدند، دوربین دیگری را تست کنید.
تست «مشتری» هم به انتخاب دوربین مناسب کمک میکند. روی یک سیاره روشن فوکوس کنید. در این حالت باید یک دیسک کوچک کاملا مشخص با پراکندگی یا پخش نور کم ببینید. هر چیز دیگر به این معنی است که دوربین دوچشمی بیکیفیت است. بسیاری از دوربینهای دوچشمی که در طول روز خوب به نظر میرسند، در این آزمایش مردود میشوند.
اعوجاج رنگی (CA، کجنمایی رنگ پیرامون اجسام روشن) به این دلیل رخ میدهد که لنزها همه رنگها را به یک فوکوس نمیرسانند. در طول روز میتوانید با فوکوس کردن روی چیزی با کنتراست بالا (مثل شاخههای درخت با پسزمینه آسمان روشن) این موضوع را بررسی کنید و دنبال حاشیههای بنفش یا سبز بگردید.
بیشتر دوربینهای دوچشمی CA متوسطی دارند و این مشکل بزرگی برای نجوم نیست. اعوجاج رنگی وقتی مشکلزا است که شدید باشد یا دوست داشته باشید به ماه نگاه کنید ولی ام رنگهای کاذب بسیار روشن خوشایند نباشند. در نهایت از دوربینهای دوچشمی زوم اجتناب کنید، زیرا معمولا از نظر کیفیت تصویر ضعیف هستند (بهاستثنای دوربینهای دوچشمیDuovid لایکا).
دوربینهای دوچشمیها ساختار و طرحهای مختلفی دارند، ولی در کل به دو نوع اصلی کج بین و راست بین تقسیم میشوند. (همه دوربینهای دوچشمی به غیر از عینکهای ساده برای تماشای اپرا منشورهایی دارند که تصویر را به سمت بالا میچرخانند). دوربینهای دوچشمی راست بین با لولههای صاف مدرنتر هستند. در مقابل، دوربینهای کج بین با داشتن شانه نوع سنتی هستند.
مزیت دوربینهای دوچشمی راست بین این است که معمولا کوچکتر هستند و نگه داشتن آنها در دست راحت است. علاوه بر این، فوکوس داخلی دارند و در نتیجه راحتتر میتوان آنها را ضدآب کرد.
قبل از اینکه یک دوربین دوچشمی راست بین بخرید، این نکته را در نظر داشته باشید که برای کیفیت تصویر موردنظرتان، باید دو برابر دوربینهای کج بین هزینه کنید و هیچ دوربین دوچشمی راست بین ارزانقیمتی خوب نخواهد بود. بنابراین، برای نجوم نیازی به دوربینهای دوچشمی راست بین ندارید!
منظور این نیست که یک دوربین دوچشمی راست بین با کیفیت مثل زایس، لایکا، نیکون، سواروفسکی و غیره برای نجوم خوب نیست، بلکه دوربینهای کج بین باکیفیت به همین اندازه خوب و ارزانتر هستند. مشکل این است که در حال حاضر تعداد بسیار کمی از دوربینهای دوچشمی کج بین با کیفیت بالا ساخته میشوند.
اولین چیزی که باید درک کنید این است که تقریبا هیچ برندی دوربین دوچشمی دستی با کیفیت بالا مخصوص ستارهشناسان نمیسازد. دوربینهای دوچشمی کوچکتر برای تماشای طبیعت و پرندهها طراحی شدهاند و دوربینهای بزرگتر تقریبا منحصرا برای شکار هستند.
هرچقدر برای دوربین دوچشمی هزینه کنید، همانقدر کیفیت دریافت میکنید. دوربینهای راست بین قدرتمند (بزرگنمایی بیش از ۱۰ برابر) تولیدکنندگان برتر (زایس، نیکون، لایکا، سواروفسکی) برای نجوم معمولی عالی هستند، ولی قیمت بالایی دارند.
با این حال، با این دوربینها تقریبا همه چیز را به دست خواهید آورد. یعنی وزن سبک، تصاویر درخشان و واضح با میدان دید نسبتا وسیع، کاملا ضدآب و فاصله راحتی چشم زیاد همراه با کاپهای چشمی با سیستم چرخش و تثبیت برای استفاده آسان با عینک.
در واقع، اگر به دوربینهای دوچشمی ارزانتر عادت کردهاید ولی خیلی به آنها علاقه ندارید، تصاویر معرکه این مدلها واقعا شگفتزدهتان خواهد کرد! اگر نمیتوانید بیشتر از هزار پوند برای خرید یک جفت دوربین دوچشمی هزینه کنید و به ساختار بادوام و ضدآب مدلهای خاص راست بین نیاز ندارید، یک دوربین دوچشمی کج بین خوب بخرید.
در تئوری و عمل، حتی بهترین راست بینها شفافیت و انتقال نور بهترین کج بینها را ندارند (مدلهای منشور abbe زایس استثنا هستند). بنابراین، لازم نیست از نظر کیفیت تصویر ضرر کنید. مشکل این است که دوربینهای دوچشمی کج بین خیلی خوب زیادی وجود ندارد، زیرا بیشتر شکارچیها و پرندهشناسان علاقهمند به ساختار ضدآب و طراحی باریک دوربینهای راست بین هستند.
احتمالا بهترین دوربینهای دوچشمی کج بین کوچک، سری Superior E نیکون هستند که از نظر تصویری و مکانیکی عالیاند، ولی ضد آب نیستند. این دوربینها در اندازههای ۳۲ × ۸، ۴۲ × ۱۰ و ۵۰ × ۱۲ عرضه میشوند. اندازههای بزرگتر برای کاربرد نجومی مناسب هستند.
از طرف دیگر، 10x50 FMT-SX و FMTR-SX فوجینون (R به معنی روکش پلاستیکی است و غیر از آن هیچ تفاوتی بین این دو مدل وجود ندارد) کیفیت عالی دارند و ضدآب هستند، ولی در مقایسه با دوربینهای نیکون وزن بیشتری دارند.
بزرگترین محدودیت دوربینهای دوچشمی دستی تکانهای بدن است، حتی اگر آنها را محکم نگه دارید. دوربینهای دوچشمی تثبیتکننده تصویر (I.S.) اواسط دهه ۹۰ وارد بازار شدند. این دوربینها مدلهای مختلفی دارند، مثلا مدلهای غیرفعال شامل منشورهای معلق و بدون نیاز به باتری (زایس ۶۰ × ۲۰)، مدلهای ژیروسکوپی تثبیتشده (فوجینون) و مدلهایی که از رایانه برای کنترل منشورهای ویژهای استفاده میکنند (کانن) که مسیر نور را در هر میلیثانیه تنظیم میکنند. محبوبترین برند در حال حاضر کانن است.
کانن ۳۰ × ۱۰ واقعا برای نجوم خوب است. کافی است دکمه بالای دوربین را فشار دهید تا چند ثانیه بعد تصویر ثابت شود و وضوح به طور چشمگیری بهبود پیدا کند. استفاده از این مدل واقعا به همین سادگی است. حتی مدل ۳۰ × ۱۰ جزئیات بیشتری را نسبت به دوربینهای دوچشمی تثبیتنشده نشان میدهد، ولی نور آن در مقایسه با مدل ۴۲ × ۱۰ کمتر است.
با این حال، مدل ۵۰ × ۱۸ هنگام استفاده چند نقص عجیب دارد. مثلا فوکوس لحظه به لحظه به صورت جزئی تغییر میکند، اگر چه سطح جزئیات ارائه شده توسط این مدل شگفتانگیز است.
در نهایت، یکی از بهترین دوربینهای دوچشمی برای نجوم نیکون SE 12 × 50 است. اگرچه تولید این مدل متوقف شده است، شاید بتوانید آن را پیدا کنید.
برای اطلاع از مقاله انواع مختلف میکروسکوپ و کاربرد هر کدام چیست؟ روی لینک کلیک کنید. |
نتیجه
در این مقاله اطلاعاتی در مورد دوربین های دوچشمی که مناسب مطالعه نجوم هستند را در اختیار شما قرار دادیم. حتی بهترین دوربین دوچشمی مناسب نجوم را به شما معرفی کردیم و اگر شما قصد خرید دوربین دوچشمی و خرید تلسکوپ دارید می توانید به سایت موسسه طبیعت آسمان شب مراجعه کنید. خرید تلسکوپ و خرید دوربین دوچشمی با بهترین قیمت و بهترین کیفیت را در سایت ما تجربه کنید.
برای دانلود مقاله انتخاب دوربین دوچشمی برای نجوم روی لینک کلیک کنید. |
منبع: سایت موسسه طبیعت آسمان شب و انتخاب دوربین دوچشمی برای نجوم
کهکشان آندرومدا که مسیه 31 یا ام31 نیز نامیده میشود، نزدیکترین کهکشان بزرگ به کهکشان راه شیری است. این کهکشان 2.5 میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد و یکی دیگر از اعضای اصلی کلکسیون کهکشانهای ما است.
این کهکشان مانند کهکشان راه شیری، یک کهکشان مارپیچی میلهای است که نام آن برگرفته از ساختار میلهمانندی است که ستارههای مرکز آن شکل میدهند. به گفته ناسا، آندرومدا حدود 260 هزار سال نوری عرض دارد که آن را به بزرگترین کهکشان در گروه کهکشانهای شناخته شده ما تبدیل میکند. با این حال، طبق JPL ناسا، جرم آن تقریبا قابل مقایسه با کهکشان راه شیری یا حتی کمتر از آن است.
دانشمندان فکر میکنند این کهکشان ممکن است بین 5 تا 10 میلیارد سال قدمت داشته باشد. با این حال، طبق مطالعهای در سال 2018، ممکن است تا دو یا سه میلیارد سال پیش، زمانی که دو کهکشان کوچکتر که به دور یکدیگر میچرخیدند، به شکل فعلی خود وجود نداشتهاند.
آندرومدا با چشم غیرمسلح قابل رویت است اما فقط زمانی که در آسمان تاریک و در حالت ایدهآل در شب بدون ماه دیده شود. طبق گفته سایت EarthSky، این کهکشان در بسیاری از نقاط، در تمام سال و حداقل در بخشی از شب قابل مشاهده است، اما در بالاترین حد در آسمان قرار دارد و بنابراین در ماههای آگوست (مرداد) و سپتامبر (شهریور) به راحتی دیده میشود.
راههای مختلفی برای یافتن آندرومدا وجود دارد. یکی از سادهترین آنها یافتن صورت فلکی ذاتالکرسی است که نوعی شکل M یا W را در آسمان تشکیل میدهد. پایینترین نقطه W ستاره «صدر» است که مستقیما به آندرومدا اشاره میکند.
با استفاده از یک تلسکوپ پرقدرت در آسمانهای تاریک، میتوان بعضی از خوشههای ستارهای را در کهکشان مشاهده کرد، مانند خوشه درخشان Mayall II که Globular One یا G1 نیز نامیده میشود. این خوشه به قدری درخشان است که برخی از محققان فکر میکنند بقایای هسته یک کهکشان کوتوله است که در گذشتههای دور با آندرومدا ادغام شده است.
وقتی کهکشان راه شیری و آندرومدا در حدود 4.5 میلیارد سال دیگر با هم ادغام شوند، احتمالا یک کهکشان بیضوی عظیم را تشکیل خواهند داد. احتمالا منظومه شمسی ما تحتتأثیر این اتفاق قرار نمیگیرد.
ممکن است ما از مرکز کهکشان دور شده یا کاملا به بیرون آن پرتاب شویم. ستارگان آن قدر از هم دور هستند که هر نوع برخوردی میان آنها بسیار بعید است. با این حال، محققان تقریبا اطمینان دارند که افزایش درخشندگی خورشید ما باعث میشود که زمین برای حیات همه موجودات چند سلولی نامساعد شود و در نهایت ما برای فهمیدن این موضوع دیگر زنده نخواهیم بود.
شما میتوانید آندرومدا را از زمین حتی بدون تلسکوپ در آسمان تاریک ببینید. یک راه آسان برای پیدا کردن آن، پیدا کردن شکل «W» صورت فلکی ذاتالکرسی است که به سمت آندرومدا میرود.
آندرومدا از نظر مسافتی از کهکشان راه شیری بزرگتر است. با وجود این، جرم این دو کهکشان تقریبا قابل مقایسه هستند و نمی توان گفت که کدام یک از آنها جرم بیشتری دارد.
آندرومدا و کهکشان راه شیری به آرامی به سمت یکدیگر پیش میروند و دانشمندان را به این نتیجه رساندهاند که احتمالا در حدود 4.5 میلیارد سال آینده با هم برخورد خواهند کرد. به گفته ناسا، این دو کهکشان به احتمال زیاد یک کهکشان غول پیکر بیضی شکل را تشکیل خواهند داد.
مشخص نیست در طول این ادغام چه اتفاقی ممکن است برای سیاره و منظومه شمسی ما رخ دهد. به گفته ناسا، دانشمندان فکر میکنند ممکن است ما از هسته کهکشان راه شیری بسیار دورتر شده یا به طور کامل از کهکشان خود به بیرون پرتاب شویم. با این حال، هیچ یک از این موارد اثر زیادی بر منظومه شمسی ما نخواهد گذاشت.
متأسفانه (یا خوشبختانه)، ما تقریبا قطعا زنده نخواهیم بود تا بفهمیم چه اتفاقی میافتد. تا حدود یک میلیارد سال دیگر، پیشبینی میشود که افزایش درخشندگی خورشید زندگی روی زمین را به طور کامل مختل کند باشد و تنها موجودات تک سلولی باقی بمانند.
برای اطلاع از مقاله آسمان نماها و ظهور علم تماشایی روی لینک کلیک کنید. |
در سال 1999، دانشمندان متوجه تغییر لحظهای در آندرومدا شدند که به عنوان رویداد میکرولنزینگ شناخته میشود و آن را PA-99-N2 نامیدند. عدسی گرانشی زمانی اتفاق میافتد که چیزی بسیار عظیم، مانند یک کهکشان بزرگ، نور یک جسم در پسزمینه بسیار دورتر را در پشت خود خم کند و گاهی چندین تصویر مخدوش از آن جرم ایجاد میکند.
در میکرولنزینگ، یک جسم کوچکتر مانند یک ستاره یا سیاره، باعث این نوع اعوجاج میشود. به گفته انجمن سیارهای، اعوجاج نور باعث میشود منبع نور پس زمینه به طور موقت روشنتر شود. یک توضیح برای این رویداد این است که این جسم پسزمینه یک ستاره غولپیکر قرمز رنگ در آندرومدا بود و جسم عدسیکننده، ستاره دیگری در کهکشان بود که احتمالا سیارهای به دور آن میچرخید.
دانشمندان فکر میکنند این ستاره به دلیل الگوی درخشش خود در طول این رویداد، یک سیاره دارد. اگر این سیاره وجود داشته باشد، اولین سیاره فراخورشیدی است که در کهکشان دیگری کشف شده است. طبق مطالعهای در سال 2012، این سیاره ممکن است حدود 6.34 برابر مشتری جرم داشته باشد.
در دهه 1920، این کهکشان دور بخشی از یک مناظره بزرگ بین ستاره شناسان آمریکایی، هارلو شیپلی و هبر کورتیس شد. در آن زمان، اخترشناسان فکر میکردند که کهکشان راه شیری کل جهان را تشکیل میدهد و تکههای عجیبی مانند آندرومدا (که در آن زمان بهعنوان «سحابیها» شناخته میشد) در داخل آنها قرار داشتند.
کورتیس نواهای مختلفی را در آندرومدا مشاهده کرده بود و استدلال میکرد که این یک «سحابی» نیست، بلکه یک کهکشان جداگانه است. بحث به پایان نرسید تا اینکه در سال 1925 ادوین هابل در آندرومدا نوع خاصی از ستاره را به نام متغیر دلتا قیفاووسی (ستارهای که ویژگیهای آن امکان اندازهگیری دقیق فاصله را فراهم میکند) شناسایی کرد.
از آن جایی که شپلی قبلا تشخیص داده بود که کهکشان راه شیری تنها 100 هزار سال نوری وسعت دارد، محاسبات هابل نشان داد که این قطعه مبهم برای قرار گرفتن در کهکشان راه شیری بسیار دور است.
هر دو مارپیچ از نوع متوسط و احتمالا با میلههای مرکزی سه بعدی (نه خیلی قوی) هستند. ام31 اغلب تا حدودی بزرگتر گزارش میشود. هر دو سیاهچاله مرکزی نسبتا غیرفعال هستند. ام 31 حداقل در حال حاضر از کهکشان راه شیری فعالیت کمتری دارد.
M31 احتمالا خوشههای کروی بیشتری دارد. هر دو خانوادهای از یک یا چند کهکشان کوتوله در اطراف خود دارند. کهکشانهای کوتوله راه شیری بهتر از M31 ثبت شدهاند، زیرا رصد آنها آسانتر است. اگر بتوانیم هر دو را از بیرون ببینیم، چقدر به هم شبیه هستند؟ کاملا مطمئن نیستیم، زیرا ما نمیتوانیم خودمان را از بیرون ببینیم.
درک کنونی این است که کهکشان راه شیری و M31 (و به طور کلی کهکشانهای بزرگ) از ادغام چند کهکشان کوچکتر و تجمع مداوم کهکشانهای کوتوله به وجود آمدهاند.
شواهد موجود جریانهایی از ستارگان است که در کهکشان راه شیری با هم حرکت میکنند و از نزدیک و شکافته شدن چندین کهکشان کوتوله باقی ماندهاند. در نتیجه، ستارگان زیادی در کهکشان راه شیری وجود دارند که از سن کهکشان تشکیلشده پیرتر هستند.
ادغامها هر از گاهی هنوز هم برای کهکشان راه شیری و هم M31 رخ میدهند. هر دو کهکشان همچنین در گذشته هستههای فعالتری داشتهاند، یعنی زمانی که سیاهچالههای مرکزی پدیدههای تجمع گاز را تجربه کردهاند یا ستارهای به اندازه کافی به آنها نزدیک شده است که از هم بپاشد (رویداد اختلال کشندی یا اختلال جزر و مدی) و به داخل سیاهچاله سقوط کند.
این دو کهکشان اکنون با سرعتی در حدود 100 کیلومتر بر ثانیه به سمت یکدیگر حرکت میکنند و حدود 685000 پارسک از هم فاصله دارند، بنابراین یک تماس یا برخورد اجتنابناپذیر است. احتمالا یک برخورد کوچک رخ میدهد، زیرا کهکشان راه شیری و M31 دقیقا و مستقیما به سمت یکدیگر نمیروند.
برای اطلاع از مقاله آسمان نما چیست؟ روی لینک کلیک کنید. |
این اتفاق به طور قطع قابل پیشبینی نیست، زیرا احتمال کمی برای برخورد نزدیک خورشید با یک ستاره از M31 وجود دارد. چون ستارگان در مقایسه با اندازه خود و اندازه بخش اصلی منظومه شمسی بسیار از هم فاصله دارند.
گازهای حاصل از این دو کهکشان قطعا با هم برخورد کرده،، یک موج را ایجاد میکنند و به احتمال بسیار زیاد یک مرحله از شکلگیری ستاره را آغاز میکنند. به طوری که چند میلیون سال بعد، احتمالا ستارههای جوان و درخشان بیشتری که به اندازهای نزدیک باشند تا با چشم غیرمسلح دیده شوند، پدیدار خواهند شد.
نتیجه
همه این مشخصاتی که در خصوص کهکشان آندرومدا بیان شد طی سال های سال و توسط دانشمندان مختلفی گردآوری شده است تا امروز به دست ما برسد. این بررسی ها و تحقیقات همچنان ادامه دارد تا اطلاعات کامل تر و مقیدتری در خصوص این کهکشان و شاید دیگر کهکشان ها به دست آید. شما هم می توانید با خرید تلسکوپ از رصد کهکشان M31 لذت ببرید و اطلاعاتی جدیدی در مورد این کهکشان به دست آورید. علاقمندان به رصد آسمان می توانند با خرید تلسکوپ در سایت موسسه طبیعت آسمان شب به این رویای خود جامعه عمل بپوشانند.
برای دانلود مقاله کهکشان آندرومدا حقایقی درباره نزدیکترین همسایه کهکشانی ما روی لینک کلیک کنید. |
منبع: سایت موسسه طبیعت آسمان شب و کهکشان آندرومدا حقایقی درباره نزدیکترین همسایه کهکشانی ما